از کاربرد تیواوره در استخراج و تولید طلا چه میدانید؟
استفاده از تیواوره (CS(NH2)2) به عنوان عاملی پیچیدهکننده/استخراجکننده برای طلا و دیگر فلزات گرانبها در صنعت معدنکاری و فلزات نشاندهنده پتانسیل مناسب برای پیادهسازی در این صنعت است. آزمایشهای آزمایشگاهی از این معرف نشان داده است که فرآیند تیواوره برای استخراج طلا چندین مزیت نسبت به تکنیکهای پردازش متعارف دارد.
استفاده از سیانید برای استخراج طلا از کانیها و کنسانترهها، روش درمانی غالب برای بازیابی اولیه این فلز در سرتاسر جهان است. در واقع، سیانیداسیون به طور موثر و اقتصادی برای پردازش بسیاری از مواد طلادار اثبات شده است. با این حال، ویژگیها و معایب خاصی که فرآیند سیانیداسیون دارد، نیاز به تحقیق و توسعه سیستمهای استخراجکننده طلا را توجیه میکند.
نگرانیهای اصلی مربوط به فرآیند سیانیداسیون، مشکلات بهداشتی و زیستمحیطی مرتبط با آن است. این شامل احتمال تشکیل گاز کشنده هیدروژن سیانید، بلع یا جذب نمکهای سیانید از طریق پوست، و تشکیل اشکال آزاد سیانید (HCN و CN-) در آبهای تخلیهشده در غلظتهای سمی برای حیات آبزی است.
با توجه به افزایش آگاهی و مسئولیت زیستمحیطی، احتمالاً تشدید مستمر استانداردهای بهداشتی و زیستمحیطی رخ خواهد داد. بدون شک، انتظار میرود که نظارت بر کیفیت هوا و آب افزایش یابد، در حالی که برخی ایالتها، مانند کالیفرنیا، ممکن است بهطور کلی پردازشهای جدید سیانید را ممنوع سازند.
تیواوره تحت تأثیر عوامل سمی مشابه سیانید قرار ندارد. دادههای سمشناسی تیواوره نشاندهنده مقادیر آستانه بالای سمی برای پستانداران و دوز کشنده 10 گرم بر کیلوگرم برای انسانها است.
بر این اساس، تیواوره باید بسیار ایمنتر از سیانید در نظر گرفته شود. در واقع، pH پایین مورد نیاز در فرآیند تیواوره احتمالاً بیشتر از آن نگرانکننده است. با این حال، باید ذکر شود که تیواوره نشان داده شده است که برای موشها سرطانزا است و احتمالاً برای ماهی قزلآلا نیز چنین است. با این حال، تیواوره سالهاست که در درمان بیماریهای تیروئید در انسانها استفاده شده و در حال حاضر غیرسرطانزا برای انسانها در نظر گرفته میشود.
جنبه دیگری از سیانیداسیون که میتواند مشکلساز باشد، دینامیک نسبتاً کند انحلال طلا با گونههای سیانید است. این مسئله بهویژه میتواند در عملیات فرآوری در مخازن و تودههای لیشینگ که کانیهایی با ذرات طلا نسبتاً بزرگ دارند، مشکلزا باشد.
دینامیک انحلال طلا در تیواوره بهطور گستردهای مورد مطالعه قرار گرفته است. علاقه اولیه به تیواوره به عنوان یک عامل استخراجکننده/پیچیدهکننده برای طلا به مقالهای در سال 1941 توسط پلاستکین و کژوخوا برمیگردد.
این علاقه در سال 1960 توسط این محققان دوباره احیا شد و از آن زمان چندین محقق به بررسی سیستم طلا-تیواوره پرداختهاند. چندین نفر از این محققان نرخ انحلال طلا خالص در محلولهای تیواوره اسیدی را بررسی کردهاند.
تحت شرایط مناسب اسید و اکسیدکننده افزوده شده، یک محیط تیواوره نشان داده است که میتواند طلا را تا دوازده برابر سریعتر از یک محیط سیانید حل کند. اسیدهای مورد مطالعه شامل اسید سولفوریک، هیدروکلریک و نیتریک بودهاند.
اکسیدکنندههای مختلف بررسی شده شامل یون فریک، پراکسید هیدروژن، پراکسیاید سدیم، فرمامیدین دیسولفید، اکسیژن حلشده، اوزون و پرمنگنات پتاسیم بودهاند. بهطور کلی نتیجهگیری شده است که سریعترین سیستم لیشینگ سیستم رسانهای یون فریک-سولفات است، اگرچه نتایج محیطی کلرید بسیار شبیه هستند.
نرخها به غلظتهای تیواوره و اکسیدکننده بستگی دارند و به نظر میرسد که بهطور جزئی توسط پدیدههای شیمیایی و جزئی دیگر به وسیله انتقال گونههای اکسیدکننده به سطح طلا کنترل میشوند. انتقال از کنترل انتشار به کنترل سینتیکی در سرعتهای همزدن بالاتر انجام میشود. این عوامل مشابه ویژگیهای انحلال طلا با سیانید هستند.
به جز یک مطالعه، تحقیقات بر روی کانیهای طلا در زمین واقعی که نرخهای لیشینگ سیانیداسیون را با آنهایی که در محلولهای اسیدی تیواوره انجام شده، مقایسه کردند، نتایج کار بر روی طلا خالص را تأیید کردند.
با این حال، افزایش نرخ لیشینگ به اندازه نمونههای طلا خالص بزرگ نبود. مطالعات دیگری نیز بر روی کانیها و/یا کنسانترههای واقعی انجام شده است که ادعا میشود بازیابیهای بالای 90% با زمانهای لیشینگ هشت ساعت یا کمتر به دست آمده است.
یکی از معایب شناخته شده سیانیداسیون، ممانعت از انحلال طلا به دلیل وجود برخی یونهای فلزی و دیگر گونهها است. این عوامل از انحلال ترکیبات موجود در کانیها تشکیل میشوند.
عناصری مانند مس و روی تمایل دارند که با گونههای سیانید کمپلکسهای یونی تشکیل دهند و در نتیجه دسترسی یون سیانید برای انحلال طلا را کاهش داده و همچنین میزان مصرف سیانید را افزایش دهند.
این گونههای فلزی-سیانید ممکن است بهطور غیرمستقیم واکنشهای انحلال طلا را مهار کنند. عناصر دیگری مانند آرسنیک و آنتیموان با محلولهای سیانید به گونهای واکنش نشان میدهند که دسترسی به اکسیژن حلشده ضروری برای انحلال طلا را کاهش میدهند.
گزارشها نشان میدهند که لیشینگ با تیواوره تحت تأثیر وجود برخی از این ممانعتکنندههای سیانیداسیون به مراتب کمتر است. در واقع، یک مطالعه نشان میدهد که مواد معدنی مس، آنتیموان و آرسنیک، و کربن فعال واقعاً اثربخشی پردازش تیواوره طلا را افزایش میدهند.
با این حال، سایر محققانی که تیواوره را در محیطهای اسید نیتریک و هیدروکلریک مطالعه کردهاند، گزارش میدهند که در حضور نمکهای روی، مس و سرب به دلیل تشکیل کمپلکس این فلزات با تیواوره، حلالیت کاهش مییابد.
مواد معدنی آهنی موجود ممکن است بهعنوان یک منبع جزئی از یون اکسیدکننده فریک برای تعامل بین تیواوره و طلا عمل کنند. در مجموع، نتیجهگیری شده است که تیواوره در حضور این گونهها برتری نسبت به سیانیداسیون دارد.
معنای اصلی معایب فرآیند تیواوره، هزینه بالاتر به دلیل مصرف بالای تیواوره و اسید است. مصرف بیش از حد تیواوره بهطور جزئی به دلیل اکسیداسیون-تجزیه تیواوره توسط آهن فریک است. عوامل دیگری که به تجزیه تیواوره کمک میکنند شامل دما و تشکیل کمپلکس با فلزات دیگر هستند. نشان داده شده که مصرف تیواوره میتواند با یک پیشلشینگ اسیدی برای حذف ناخالصیها کاهش یابد.
با توجه به مزایای گزارش شده از فرآیند تیواوره، تصمیم به انجام آزمایشهای اولیه بر روی لیشینگ نوع کانی کارلین گرفته شد. پارامترهای مورد مطالعه شامل غلظت تیواوره، نیازهای اکسیدکننده، pH، زمان لیشینگ و دمای لیشینگ هستند. بهینهسازی بازیابی کلی طلا و استفاده از تیواوره از اهداف این آزمایشها بود.
جذب طلا در تیواوره و رزین تبادل کاتیونی
تیواوره تحت تأثیر عوامل سمی مشابه سیانید قرار ندارد. دادههای سمشناسی درباره تیواوره نشاندهنده آستانه حد بالای سمی برای پستانداران و دوز کشنده 10 گرم بر کیلوگرم برای انسانها هستند.
تیواوره سالهاست که در درمان بیماریهای تیروئید در انسانها استفاده شده و در حال حاضر غیرسرطانزا برای انسانها در نظر گرفته میشود. اما برخی از مطالعات نشان دادهاند که تیواوره میتواند برای موشها و ماهی قزلآلا سرطانزا باشد.
دیگر معایب سیانیداسیون، دینامیک نسبتاً کند انحلال گونههای طلا توسط سیانید است. ملاحظات نظری نشان میدهند که این عیب به راحتی قابل جبران نیست مگر با افزایش قابل توجه در مصرف معرفها و هزینههای عملیاتی. دینامیک انحلال طلا در تیواوره چندین برابر سریعتر از آنچه در سیانید است، است.
یک عیب دیگر سیانیداسیون، ممانعت از انحلال طلا به دلیل وجود برخی گونههای یونی است. گونههایی مانند Cu، Fe، Ni، Co، Zn، Cd، As و Sb تمایل دارند که با سیانید کمپلکسهای یونی تشکیل دهند و در نتیجه دسترسی سیانید برای انحلال طلا را کاهش دهند. وجود این گونهها بر فرآیند لیشینگ تیواوره تأثیر بسیار کمتری دارد.
معنای اصلی معایب فرآیند تیواوره، هزینه بالاتر این معرف و مصرف آن است. با وجود این عیب، فرآیند تیواوره میتواند برای مواد خاصی استفاده شود که درجه خلوص آنها هزینه بالای کل فرآیند را توجیه میکند.
فرآیند تیواوره پتانسیل کاربرد در درمان کانیهای طلا با سولفید غیرقابل ذوب و کربندار را دارد. این کانیها در حال حاضر قبل از سیانیداسیون برای بازیابی طلا، با روشهای کورهکاری، اکسیداسیون تحت فشار یا بیواکسیداسیون پیشدرمان میشوند.
تمام این تکنیکهای پیشدرمان منجر به تولید محلولهای اسیدی میشوند که نیاز به خ중سازی قبل از لیشینگ سیانید دارد. استفاده از تیواوره اسیدی به جای سیانید این امکان را میدهد که طلا به طور فوری لیشینگ شود بدون نیاز به خنثیسازی و منجر به صرفهجویی قابل توجهی از طریق حذف مرحله خنثیسازی گردد.
برای اینکه فرآیند تیواوره بتواند به صورت صنعتی با سیانیداسیون رقابت کند، ضروری است که فرآیندهای کارآمدی برای بازیابی طلا از محلول توسعه یابد. تحقیقات در مورد لیشینگ طلا با تیواوره بهطور گستردهای در ادبیات گزارش شده است، اما تحقیقات در مورد بازیابی طلا از محلولهای لیشینگ به خوبی ثبت نشده است.
برخی روشهای بازیابی کمپلکس طلا-تیواوره که در ادبیات فعلی گزارش شدهاند شامل جذب الکتروشیمیایی، جذب کربن فعال، جذب تبادل یون، رسوبگذاری با پودرهای فلزی و کاهش با گاز دیاکسید گوگرد است.
مرور ادبیات موجود نشان میدهد که توافق روشن و مشخصی میان محققان در مورد روشهای بازیابی طلا از محلولهای تیواوره وجود ندارد. همچنین از ادبیات مشخص است که حداکثر ظرفیت بارگیری رزینهای تبادل یون برای کمپلکس طلا-تیواوره بیشتر از 100 کیلوگرم در تن نیست.
بررسی رزین بارگذاری شده با میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ، رسوبات طلا عنصری را روی سطح رزین نشان داد. وجود طلا عنصری روی سطح رزین غیرمنتظره بود و در زمان مطالعه نمیتوانستیم آن را توضیح دهیم. با این حال، سایر محققان از آن زمان وجود طلا عنصری روی سطح کربن پس از استفاده از آن برای جذب کمپلکس طلا-تیواوره را گزارش کردهاند. وجود طلا عنصری روی سطح جاذبها نشاندهنده وجود یک مکانیزم کاهش همراه با جذب کمپلکس طلا-تیواوره است.
مکانیسم پیشنهادی برای جذب کمپلکس طلا-تیواوره شامل تبادل یونی بین کمپلکس کاتیونی طلا و گروههای عملکرد مثبت روی رزین است. این کمپلکس طلا که جذب شده، بعداً به طلا عنصری روی سطح رزین کاهش مییابد.
انحلال طلا به وسیله تیواوره شامل تشکیل یک گونه کاتیونی منفرد طلا به وسیله تیواوره در یک محیط اسیدی است طبق واکنش زیر:
Au0 + 2CS(NH2)2 = Au[CS(NH2)2]2+ + e-…………………………………………….[1]
در طول فرآیند تبادل یونی، این گونه کاتیونی منفرد طلا (کمپلکس طلا-تیواوره) با گروههای کاتیونی روی رزین مبادله میشود. واکنش کلی تبادل یونی به صورت زیر نشان داده میشود:
RN.H++Au[CS(NH2)2]2+ ↔ RN.AU[CS(NH2)2]2+ + H+………………………………….[2]
از نظر تئوری، این واکنش میتواند معکوس شود و به جهت معکوس با اسیدها هدایت شود تا طلا را از رزین بارگذاری شده استخراج کند. با این حال، در عمل، رزینهای تبادل یون کاتیونی با اسید قوی آنقدر کمپلکس طلا-تیواوره را به شدت جذب میکنند که استخراج کامل طلا از رزینها حتی با غلظتهای بالا اسیدها دشوار بوده است.
مطالعه حاضر برای ارزیابی معکوسسازی واکنش تعادل طراحی نشده بود. تمام آزمایشها برای ارزیابی واکنش رو به جلو که شامل تبادل کمپلکس طلا-تیواوره با گروههای کاتیونی روی رزین بود، انجام شد.
ظرفیت جذب رزین از غلظت طلا در محلول اولیه و نهایی بهعنوان میلیگرم طلا جذب شده به ازای یک گرم رزین مصرفی محاسبه شد. این مقادیر به میلیاکیوالانت طلا به ازای یک گرم رزین یا کیلوگرم طلا به ازای هر تن رزین تبدیل شد. تأثیر متغیرهای زیر بر روی ظرفیت جذب ارزیابی شد:
غلظت تیواوره
اثر غلظت تیواوره بر ظرفیت جذب آمبرلایت 252 برای کمپلکس طلا-تیواوره نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. سه سطح از غلظت اولیه تیواوره مورد بررسی قرار گرفت: 0.025M، 0.125M و 0.25M. دادههای ظرفیت جذب در جدول 7 و ایزوترمها در شکل 8 نشان داده شده است.
ظرفیت جذب آمبرلایت 252 از یک محلول 0.025M تیواوره در 48 ساعت بین 132 تا 541 کیلوگرم در تن متغیر بود و با افزایش غلظت تیواوره کاهش یافت. ظرفیت جذب حدود 65% کاهش یافت زمانی که غلظت اولیه تیواوره از 0.025M به 0.125M افزایش یافت.
افزایش بیشتر غلظت اولیه تیواوره به 0.25M منجر به کاهش 85%ی در مقدار ظرفیت جذب شد. این رابطه بین غلظت تیواوره و ظرفیت جذب ممکن است برای استخراج رزین بارگذاری شده مفید باشد.
همبستگی بین تغییر ظرفیت جذب و غلظت تیواوره با معادله [10] نمایش داده شده و در شکل 9 نشان داده شده است:
ΔQ = – 0.376 ln[TU] – 0.4……………………………………………..[10]
که در آن [TU] غلظت اولیه تیواوره به مول در لیتر (M) است، ΔQ (Q2/Q1) تغییر در ظرفیت جذب متوسط است، Q2 ظرفیت متوسط از یک محلول با هر غلظت اولیه تیواوره داده شده و Q1 ظرفیت متوسط از یک محلول 0.025M تیواوره است.
میتوانیم از این معادله پیشبینی کنیم که افزایش غلظت تیواوره به 0.3M منجر به کاهش 95% خواهد شد. اگرچه دادههای آزمایشی برای حمایت از این موضوع نداریم، مطالعات قبلی ما با سیستم طلا-برم نشان داد که استخراج طلا-برومید از رزینهای بارگذاری شده با استفاده از محلول تیواوره بیش از 0.5M ممکن است.
خلاصه و نتیجهگیری
این مطالعه نشان داده است که جذب طلا از محلول اسیدی تیواوره توسط یک رزین تبادل یونی کاتیونی ممکن است. مقادیر ظرفیت بالای 100 کیلوگرم در تن در 48 ساعت زمان تماس به دست آمد و مقادیر بالای 400 کیلوگرم در تن پس از 144 ساعت تماس حاصل شد.
تعادل جذب در زمانهای تماس بررسی شده به دلیل واکنش کاهش پیشنهادی که همراه با فرآیند تبادل یونی است، امکانپذیر نبود. این مقادیر بالای ظرفیت جذب و پدیده کاهش طلا روی رزین در شرایط بالای استفاده از رزین مشاهده شد.
ظرفیت اشباع ظاهری رزین در این شرایط غیرتعادلی چندین برابر ظرفیت تبادل یونی بود به دلیل تأثیر واکنش کاهش. واکنش کاهش که منجر به رسوب طلا بر روی رزین میشود، از طریق واکنش تبادل الکترون بین ماتریکس رزین و کمپلکس طلا-تیواوره ممکن است.
شواهدی از رسوب طلا بر روی رزین از طریق میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ با EDAX آشکار شد. ایزوترمهای جذب تولید شده از دادههای خام نشاندهنده آن است که چندین سطح از ظرفیت اشباع ظاهری میتواند بر روی هر ایزوترم اتفاق بیفتد.
در شرایط غیرتعادلی، ظرفیت جذب با افزایش غلظت طلا افزایش و با افزایش دما و غلظت تیواوره کاهش یافت. تأثیر این عوامل بر ظرفیت جذب با رفتار جذب تعادلی سازگار نبود.
تأثیر دما و غلظت تیواوره بر ظرفیت جذب ممکن است در استخراج رزین بارگذاری شده مفید باشد. همبستگی بین ظرفیت جذب، دما و غلظت تیواوره پیشبینی کرد که رزینهای بارگذاری شده میتوانند با غلظت بالای تیواوره و در دماهای بالا (≥0.3M تیواوره در 120 درجه سانتیگراد) استخراج شوند.
تعادل جذب زمانی حاصل شد که سطح استفاده از رزین پایین بود. ظرفیت جذب تعادلی کمتر از مقادیر به دست آمده در شرایط غیرتعادلی بود (103±10 کیلوگرم در تن در مقابل 400 کیلوگرم در تن). در شرایط تعادلی، دما و غلظت طلا تنها تأثیر کمی بر ظرفیت جذب داشتند. این با تعادلهای جذب تبادل یونی سازگار بود. میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ با EDAX هیچ نشانهای از رسوب طلا در شرایط جذب تعادلی نشان نداد.
مصرف تیواوره در حین لیشینگ طلا
طلا در یک محلول اسیدی تیواوره طبق واکنش آنودیک زیر حل میشود:
Au + 2CS(NH2)2 = Au(CS(NH2)2)2+ + e-……………………………………………………(1)
گوگرد فریک به عنوان یک اکسیدکننده مطلوب به دلیل پتانسیل اکسیداسیون ملایم و دینامیک سریع برای انحلال طلا شناخته میشود. اما مهم است که به یاد داشته باشیم که پتانسیل استاندارد جفت یون فریک/فروس 771mV و پتانسیل استاندارد تیواوره/فرمامیدین دیسولفید 420mV است. بنابراین جای تعجب نیست که مقدار زیاد آهن فریک منجر به تجزیه تیواوره شود. محصول اکسیداسیون اول تیواوره با استفاده از آهن فریک با روش HPLC و طیفسنجی UV/Visible بررسی شده و مشخص شد که فرمامیدین دیسولفید است (Bukka et al., 1992). فرمامیدین دیسولفید میتواند بیشتر تجزیه شود، که به نظر میرسد این تجزیه از طریق توالی واکنشی زیر رخ میدهد:
Fe+3 + CS(NH2)2 = Fe+2 + ½NH(NH2)C-S-S-C(NH2)NH + H +…………………………………(2)
NH(NH2)C-S-S-C(NH2)NH → CS(NH2)2 + ترکیب سولفینیک……………………………………(3)
ترکیب سولفینیک → CN·NH2 + S°…………………………………………………………………………….(4)
فرمامیدین دیسولفید میتواند بیشتر تجزیه شود یا بهطور غیرقابل برگشت اکسید شود، که منجر به مصرف خالص تیواوره خواهد شد. واکنش بین تیواوره و آهن فریک به نظر میرسد که عامل اصلی تجزیه تیواوره باشد.
یک عبارت عمومی برای نرخ تجزیه تیواوره طبق معادله (2) میتواند به صورت زیر نوشته شود:
-d[Tu]/dt = -d[Fe+3]/dt = k[Tu]n[Fe+3]m…………………………………………………………(5)
که در آن [Tu] غلظت تیواوره باقیمانده، [Fe+3] غلظت آهن فریک باقیمانده، t زمان، k ثابت نرخ، n و m ترتیبهای واکنش نسبت به غلظتهای تیواوره و کل آهن فریک هستند.
نرخ تجزیه تیواوره نشان داده شده است که معادل نرخ مصرف آهن فریک است که از همبستگی ارائه شده در شکل 1 به دست آمده است.
اثر غلظتهای تیواوره و آهن فریک بر نرخ تجزیه تیواوره و نرخ کاهش آهن فریک به آهن فروس اندازهگیری شده و نتایج در شکلهای 2 و 3 ترسیم شده است.
در این آزمایشها، هر دو غلظت تیواوره و آهن فریک با زمان متغیر بود، به طوری که ترتیبهای واکنش بر اساس نرخهای اولیه تجزیه تیواوره و مصرف آهن فریک تعیین شد. مقادیر n و m با ترسیم log{- d[Tu]/dt}t=0 و log [-d[Fe+3]/dt]=0 بهدست آمد که از دادههای ارائه شده در شکلهای 2 و 3 بهدست آمد و نسبت به log[Tu]t=0 و log[Fe+3]t=0 به ترتیب در شکلهای 4 و 5 نشان داده شده است.
واکنش (2) در این محلولها نسبتاً کند است و مشخص شد که نسبت به هر دو غلظت کل آهن فریک و غلظت تیواوره از ترتیب اول پیروی میکند. به نظر میرسد که این وضعیت برای لیشینگ طلا از کانیها یا کنسانترهها مطلوب باشد زیرا پتانسیل بالاتری میتواند حفظ شود و نرخ تجزیه تیواوره کند است.
با این حال، مقالات کمی در مورد ویژگیهای این واکنش با توجه به وجود انواع مختلف مواد معدنی منتشر شده است. در این زمینه، اثر سه ماده معدنی، کوارتز، هماتیت و پیریت مورد بررسی قرار گرفته است.
مقایسه اثرات این مواد معدنی بر نرخ واکنش تجزیه تیواوره در شکلهای 6، 7، 8 و 9 بهصورت ترسیم غلظت تیواوره باقیمانده (g/l) در برابر زمان نشان داده شده است که برای یک محلول مرجع با غلظت اولیه تیواوره 4.0 g/l، غلظت کل آهن فریک 3.0 g/l و pH 1.5 در دمای 18 درجه سانتیگراد میباشد. حجم کل محلول 1000 میلیلیتر بود. میتوان مشاهده کرد که کوارتز هیچ تأثیری بر نرخ تجزیه ندارد.
اما، هماتیت و پیریت بهطور چشمگیری واکنش را افزایش میدهند و تأثیر پیریت بهمراتب بیشتر از هماتیت است. به عنوان مثال، زمانی که 5 گرم پیریت اضافه میشود، تجزیه تیواوره به طور کامل را میتوان مشاهده کرد و تجزیه فقط به ترکیب معدنی حساس نمیباشد، بلکه به اندازه ذرات معدنی نیز وابسته است، که نشان میدهد تأثیر هماتیت و پیریت مرتبط با یک واکنش سطحی است که تجزیه تیواوره را تسهیل میکند.
سخن پایانی
شهرشیمی به عنوان یکی از فروشندگان رسمی تیواوره، این محصول را با آنالیز و برگه IRC به فروش میرساند. جهت خرید تیواروه با کارشناسان فروش ما در ارتباط باشید.
منبع:
- https://www.911metallurgist.com/thiourea-gold-leaching/